نظر شما چیست؟
... سیلوی و میشل، شخصیت‌های نمایشنامه‌ی مجرّدها در یک بنگاه همسریابیِ روبه‌انحطاط کار می‌کنند. آن‌ها آن‌قدر از احساسات خود برای زندگی دیگران صرف کرده‌اند که خود را به‌فراموشی سپرده‌اند. همدیگر را نگاه می‌کنند، جست‌وجو می‌کنند و زمان کِش می‌آید.
داستان بسیار ساده‌ای است با خواسته‌های ساده: جست‌وجوی خوشبختی و با هم خوشبخت بودن... حرکت‌های ساده و عادت‌ها، همچون دنیای آبسورد و متفاوت ژاک تاتی، جایگاه مهمی در این نمایشنامه دارند.
مشکل ارتباطی، شخصیت‌ها را آسیب‌پذیر کرده است. میشل و سیلوی به‌محض این‌که می‌خواهند ارتباط بگیرند، دچار افراط می‌شوند و همه‌چیز متزلزل می‌شود و درست همین‌جا است که به دنیای کمدی خالص گام می‌نهیم. این نمایشنامه سرشار از سرزندگی است...


... ببین سیلوی، نمی خوام برات توضیح بدم که زن ها چه جوری ان چون خودت خوب می دونی... باربارا حوصله ش سر می رفت، خوشبخت نبود... بالاخره؛ می فهمی که... واقعیت اینه که شماره 242 هم بد نبود... بهت گفته بودم که پرونده ی خوبی داره و می تونه زود جفتشو پیدا کنه. بهت گفته بودم یا نه؟...
صفحات کتاب :
64
کنگره :
‫‭‭‭PQ2630/و97‫‭م3 1389‬‬
دیویی :
‫‭842/914‬
کتابشناسی ملی :
2184770
شابک :
‫‭‭9789642434688
سال نشر :
1389

کتاب های مشابه مجردها