کتاب گلستان سعدی

معرفی کتاب گلستان سعدی

 کتاب گلستان سعدی از مجموعه قصه‌های شیرین ایرانی شامل 18 قصه از گلستان سعدی است که توسط فرهاد حسن‌زاده و برای گروه‌های سنی سال‌های پایانی دبستان بازآفرینی شده است و در انتشارات سوره مهر منتشر شده است.

خواندن متون کهن برای کودکان و نوجوانان او را به ریشه‌های ملی‌ و فرهنگی‌اش متصل خواهد کرد. اما خواندن این متون به مرور زمان برای بچه‌ها سخت و کسالت بار می‌شود. در دنیا مرسوم است که متون کلاسیک را به زبانی ساده و شیرین بازنویسی یا بازآفرینی می‌کنند. در این کتاب نیز تلاش شده مغز و اصالت داستان‌ها حفظ شود و قصه‌ها با زبانی طنازانه و امروزی بازآفرینی شوند.

قصه‌های انتخاب شده توسط حسن‌زاده در این کتاب همگی از فرم روایی مینی‌مالیستی کلاسیک خود خارج شده و در چند صفحه شرح و بسط داده شده است. همچنین این قصه از میان داستان‌هایی از گلستان سعدی انتخاب شده است که دارای فرم داستانی و افسانه‌ای است و می‌تواند برای مخاطبان کودک و نوجوان قابل اعتنا و توجه بیشتری قرار بگیرد. نویسنده کتاب درباره نوع کار خود در این کتاب اظهار داشته است: در بازنویسی به طور معمول متن را ساده می‌نویسند، اما من در گلستان سعدی به کار بازآفرینی پرداخته‌ام. داستان‌های سعدی معمولا کوتاه هستند و در آنها مفاهیم بسیاری نهفته است که بچه‌ها با بسیاری از آنها آشنایی ندارند. در بازآفرینی می‌توان از دل هر کدام از این قصه‌ها چند داستان تازه خارج کرد.

گزیده کتاب گلستان سعدی

بود و بود و بود. چی بود؟ مردی بود که از خسیسی لنگه نداشت. در بساط او پول بود؛ ولی اهل خرج کردن نبود. به خوش و خانواده‌اش سختی می‌داد؛ ولی حاضر نبود از پول‌هایش برای آنها خرج کند. یک کاسه ماست می‌خرید و به زنش می‌گفت: مواظب باش زود تمام نشود؛ این ماست برای یک ماه است. وقتی هم تمام شد توی کاسه‌اش آب بزن و یک تنگ دوغ درست کن که بچه‌ها بخورند و هی نگویند بابایمان خسیس است و چیزی نمی‌دهد بخوریم.

بعضی‌وقت‌ها هم ول‌خرجی می‌کرد و مهمانی می‌داد؛ ولی به چه جان کندنی. به زنش می‌گفت: سال دیگر شب عید مهمانی داریم. این جوجه مرغ را برای آن موقع خریده‌ام. حسابی بهش برس و آب و دانه بهش بده و چاق چله‌اش کن. گاهی هم بگذار برود قاتی مرغ و خروس‌های همسایه. چون مرغمان باید تخم هم بگذارد. وقتی تخم گذاشت، یک روز در میان برای من تخم مرغ درست کن. بقیه تخم‌ها را هم ببر بازار و بفروش و با پولش نان و پنیر و نخود و لوبیا و آلو بخر؛ ولی ولخرجی نکن که من مریض نشوم؛ چون اگر مریض و ناخوش بشوم، هر چه پول داریم باید خرج حکیم و دارو بکنیم...