نظر شما چیست؟

کتاب بلندی های بادگیر، رمانی سرشار از عشق آتشین و اثر امیلی برونته است. داستان عشق هیث کلیف و کاترین ارنشا که با مشکلات زیادی روبرو هستند. عشقی نافرجام که سرانجام دو عاشق و بسیاری از اطرافیانشان را به نابودی می کشاند. این کتاب یکی از مجموعه کتاب های خواهران برونته است که توسط امیلی برونته نوشته شده و ناشران فراوانی در ایران آن را ترجمه و منتشر کرده‌اند.

معرفی کتاب بلندی های بادگیر

کتاب بلندی های بادگیر یکی از شاهکارهای کلاسیک جهان و تنها اثر امیلی برونته ((Emily Jane Bronte، شاعر و نویسنده انگلیسی است. این کتاب در ایران با عنوان عشق هرگز نمی میرد نیز ترجمه شده است. رمان بلندی های بادگیر (Wuthering Heights) بیشتر به خاطر بیان خاصش منحصر به فرد شده است. شیوه‌ی نویسندگی امیلی برونته در این کتاب، مبتنی بر توصیف دقیق جزئیات، به‌خصوص جزئیات محیطی است.
وادرینگ هایتس در این داستان نام عمارت خانوادگی ارنشاو است و به معنی خانه ای است که روی تپه و در معرض باد ساخته شده. واژه Wuthering از کلمه ای اسکاتلندی گرفته شده است و به توفانی که اطراف خانه اصلی داستان وجود دارد اشاره می کند و نمادی از فضای پر سر و صدای داستان است. هیث کلیف کولی زاده ای است که موفق به ازدواج با کاترین نمی شود و پس از مرگ کاترین به انتقام گیری روی می آورد. اسم کتاب نیز از همین واژه گرفته شده است.

عکس خواهران برونته

خلاصه داستان بلندی های بادگیر

از بلندی های بادگیر اغلب به عنوان نمونه ای از داستان رمانتیک یاد می شود. گفته می شود این رمان می تواند به نوعی از داستان زندگی خود برونته و شخصیت و باورهایش شکل گرفته باشد. در این رمان برونته جهانی را ترسیم می کند که در آن آدم ها زود ازدواج کرده و به همین ترتیب زود از دنیا می روند، که در دوره ی زندگی او به همین صورت بود.
ازدواج زودهنگام و مرگ در جوانی هر دو به عنوان نشانه هایی از رمانتیک در نظر گرفته می شوند، چراکه اکثر هنرمندان آن دوره در جوانی فوت کردند. آنچه برونته در این رمان توصیف می کند، دانسته های شخصی خودش است، بخش هایی از رمان گاهی همان زندگی و تجربیات خود نویسنده اند که در طول رمان اتفاق می افتند. به این معنی که نوع زندگی و رشد او اثر بسیار زیادی روی نوشتنش داشته است.
داستان روایت عشقی در سال‌های دور است که غریبه‌ای آن را وارسی می‌کند. قصه با ورود وود لاک به خانه‌ای شروع می‌شود که آن را از شخصی به نام هیث کلیف اجاره کرده است.

هیث ‌کلیف کودکی یتیم و بی‌پناه بود که مردی او را به خانه‌ی خود می‌برد و بزرگ می‌کند. پسر آن مرد از همان کودکی به دشمن کینه‌جوی هیث تبدیل می‌شود، هیندلی، فرزند ذکور و ارشد خانواده ارنشاو کمر بر تحقیر وی می‌بندد و بعد از مرگ پدرشان با او رفتاری بدتر از یک خدتمگزار را پیش می‌گیرد. این در حالی ست که کاترین با هتکلیف پیوند عمیقی پیدا کرده و ریسمانی از محبت در همان دوران کودکی در بین این دو کودک شکل گرفته است.

هیندلی رفته رفته رفتاری مشمئز کننده‌تر از خود نشان می‌دهد و هتکلیف که از همان دوران کودکی آثار واضحی از خشونت و بی‌رحمی از خود نشان داده، کینه عمیقی از وی به دل می‌گیرد.اما در مقابل دخترش، کارتین، به او عشق می‌ورزد؛ عشقی زیبا و نافرجام. با مرگ پدر کاترین اوضاع برای هیث ‌کلیف سخت‌تر می‌شود. او روزبه‌روز خشمگین‌تر و در نهایت به مدت سه سال ناپدید می‌شود. کاترین با او ازدواج نمی‌کند و آنچه میان این دو باقی می‌ماند رنج و درد و کینه است. برخی معتقدند کاترین نمادی از خود امیلی برونته است و او در واقع به روایت احساسات و هیجانات درونی خودش پرداخته است و هیث ‌کلیف نمادی از مرد آرمانی اوست که هرگز به او نرسید.

برشی از متن کتاب بلندی های بادگیر

وارد شدم و دیدم که بره ی سرگردان من کنار بخاری روی یک صندلی کوچک که مال مادرش بود تاب می خورد. کلاهش روی دیوار آویزان بود و انگار که در خانه باشد، می خندید و پرحرفی می کرد.
روحیه اش عالی بود. او داشت با هاریتون که حالا پسر هیجده ساله ی نیرومندی شده بود و با تعجب و کنجکاوی زیاد به او زل زده بود حرف می زد. هاریتون زیاد از حرف های او سردر نمی آورد. من که خوشحالی ام را نشان نمی دادم باعصبانیت گفتم: «خیلی خوب، خانم! این آخرین سواری شما بود. شیطان! دختر شیطان!» ....
...
برای لحظه ای فکر کردم او خطاب به من سخن می گوید، و در حالی که بسیار خشمگین بودم، به سوی این آدم رذل سالخورده پیش رفتم و چیزی نمانده بود که با لگد او را از اتاق بیرون بیندازم. اما خانم هیت کلیف با جوابی که داد، مرا متوقف کرد. او گفت: «پیرمرد ریاکار نفرت انگیز! وقتی اسم جهنم را می آوری نمی ترسی از این که خودت هم به آن جا بروی؟ به تو اخطار می کنم که از عصبانی کردن من بپرهیزی والا بلایی به سرت می آورم که حظ کنی. صبر کن ببینم جوزف، ببین.»
 
 در حین گفتن این جملات آخر، کتابی تیره رنگ را از قفسه بیرون آورد و ادامه داد: «حالا به تو خواهم گفت که چقدر در زمینه ی جادوگری پیشرفت کرده ام و به زودی قادر به انجام هر کاری خواهم بود. آن گاو قرمز رنگ به طور اتفاقی نمرد، در ضمن روماتیسم تو هم ربطی به تقدیر و سرنوشت ندارد.»
 
 پیرمرد نفس زنان گفت: «اوه، ای موجود شریر، ای موجود شریر! خداوند ما رو از شر شیطون حفظ کنه.»
 
 «نه، ای پیرمرد فاسد و هرزه! تو در گمراهی به سر می بری. گورت را گم کن. وگرنه می بینی که چه بلایی به سرت می آورم. تو را به مجسمه ای از موم و گل تبدیل خواهم کرد و هر کس که بخواهد در کارم دخالت کند، والله نه نمی گویم که چه بلایی بر سرش می آورم، اما خواهی دید، برو بیرون، و الله کارم را شروع می کنم.» 

کتاب عشقی که هرگز نمی میرد

بعضی از مترجمان نامی که برای کتاب بلندی های بادگیر برای کتاب ترجمه شده ی آن انتخاب می کنند، اسم عشقی که هرگز نمی میرد، می باشد.

امیلی برونته نویسنده کتاب بلندی های بادگیر

امیلی برونته (Bronté) از نخستین زنان شهیری است که در جهان داستان نویسی در انگلستان ظهور کرد، و با آثار دلنشین و روح نواز خود میلیون ها ادب دوست سراسر عالم را به خود مشغول داشت. امیلی برونته و دو خواهر دیگرش شارلوت (Charlotte) و آن (Anne) سالیان دراز با پدر کشیش خود و تنها برادرشان، در ارتفاعات دورافتاده می زیستند.خوی آتشین پدر و سقوط برادر به دامان الکل و تریاک و تنهایی و غم روزافزون، هر سه خواهر را خواهی نخواهی به دامان کتاب و ادبیات کشانید.

شارلوت و آن اندوه پنهانی خود را به صورت ترانه های شورانگیزی به زبان آوردند و امیلی به نگارش داستان پرداخت. در سال 1846 هنگامی که شارلوت بیست وو هشت ساله و آن بیست و چهارساله بود این سه خواهر در حیاط صومعه ای در شهر کوچک «هارورث» با پدر کشیش خود زندگی می کردند، در آن موقع آنها مشترکاً مجموعه اشعاری در یک جلد به نام مستعار خواهران «بل» انتشار دادند. از آن پس هر یک از آنها جداگانه آثاری منتشر کردند. یک سال بعد کتاب مشهور شارلوت به نام «جین ایر» انتشار یافت.
داستان جین ایر ناگهان موجی از احساسات در سراسر انگلستان به وجود آورد و انگلستان عهد «ویکتوریا» را تسخیر کرد. هنوز در محافل ادب پرور انگلیس صحبت از این کتاب بود که ارتفاعات طوفان خیز یا «بلندی های بادگیر» اثر مشهور امیلی و یک ماه بعد «اگنس گری» اثر «آن برونته» به دست دوستداران ادب رسید. 

کدام انتشارات کتاب بلندی های بادگیر را منتشر کرده است؟

نشر نی، نشر علمی فرهنگی، نشر افق، نشر قدیانی، نشر نگاه، نشر جامی و نشر روزگار به انتشار این رمان پرداخته و آن را وارد بازار کتاب کرده اند. اولین ترجمه این کتاب در سال 1847 منتشر شده است.

جملات زیبای کتاب بلندی های بادگیر

به عنوان جملات زیبا از کتاب بلندی های بادگیر، می توان به نمونه جمله هایی چون: «روح ما از هرچه ساخته شده باشد، من و او یکسان هستیم.»، «اگر همه چیز دیگر از بین رفت و او باقی ماند، من هنوز هم باید ادامه دهم و اگر همه چیز باقی بماند و او نابود شود، جهان به یک غریبه نیرومندی تبدیل خواهد شد.» و «همیشه با من باش، به هر شکلی مرا دیوانه کن.» اشاره کرد.

پایان داستان بلندی های بادگیر

پس از مدت های بسیاری روزی خبر می رسد که مرد ثروتمندی به نام کلیف به بلندی های بادگیر آمده است. این مرد ثروتمند همان کلیف کارگر بود. او ثروت مند شده بود اما دیگر دیر رسیده بود و هیچ چاره ای جز پذیرش اینکه کاترین، با کس دیگری ازدواج کرده است را نداشت. اما کلیف، تصمیم می گیرد که برای همیشه از آنان که باعث شدند زندگی اش خراب شود و از دختری که تنها برای عدم ثروت او را رها کرد، انتقام بگیرد.

او برای نخستین حرکت در انتقام خویش از ادگار و کاترین، با الیزابل وارد رابطه ی مخفیانه ای می شود و او را مجاب به ترک خانه می کند. این کار روی شرف خانوادگی ادگار بسیار تاثیر بد می گذارد و باعث می شود که ادگار برای همیشه نام الیزابل را از خانواده ی خود حذف کند.

اما از آن سو هیث کلیفف هم به الیزابل وفا نمی کند. او تصمیم می گیرد که با خواهر ادگار به مثابه یک حیوان برخورد کند. اما این ماجرا سالیان سال طول می کشد. او به سراغ کاترین ، ادگار، هیرتون پسر هیندلی برای تمام  رنج هایی که پدرش به او وارد کرده بود نیز می ورد.

 فیلم بلندی های بادگیر

از این اثر کلاسیک نیز اقتباس‌های زیادی صورت گرفته است. از  اولین بار در سال 1939 ویلیام وایلر فیلم اقتباسی این اثر را ساخت. این فیلم که تنها بخشی از رمان را به تصویر کشید، به نسبت فیلمی موفق بود. فیلم موفق دیگر را آندریا آرنولد در سال 2011 ساخت که شاید برای مخاطب امروزی دل‌نشین‌تر باشد. حتی سریال بلندی های بادگیر هم ساخته شده است.

دانلود رمان بلندی های بادگیر pdf

با مراجعه به سایت و یا نرم افزار فراکتاب و صرف هزینه اندک و با تخفیف می توانید، پی دی اف کتاب بلندی های بادگیر را دانلود کرده و در نرم افزار فرامتاب برای همیشه داشته باشید و از خواندن آن لذت ببرید. 

عکس شخصیت های رمان بلندی های بادگیر

تصاویر زیادی برای این کتاب، اعم از عکس روی جلد یا نقاشی چهره های خواهران برونته در سایت های مختلف موجود می باشد.

شخصت های کتاب بلندی های بادگیر

نقد رمان بلندی های بادگیر

بلندی های بادگیر  شخصیت های قابل توجهی دارد که هر کدام بار بخشی از داستان را به دوش می کشند. هر چند که رمان بلندی های بادگیر  بر اساس یک خط داستانی رویداد محور پیش می رود و به قولی حادثه محور است ، اما از سویی دیگر نیز می توانیم به جرئت بگوییم که شخصیت های مکمل آن در طول بلندی های بادگیر نقش بسزایی در برجسته شدن نقش اصلی این رمان داشته اند و از این رو می توان هر کدام از آنها را تحلیل کرد. تحلیل هایی که برای شخصیت ها شکل می گیرد ، می تواند به شکل های متفاوت باشد.

برای شروع نقد این کتاب، از نقطه ای به نام سبک و فرم ادبی این نقد را شروع کنیم. امیلی برونته ، دختری با احساس و پر از خیالات دخترانه بود. این خیال ها و این احساس ویژه ی او نسبت به زندگی ، همراه شد با قرار گیری در نسلی از ادیبان که مکتب رمانتیسم را احیا کرده بودند و اکثر آثارشان را در این حوزه مورد نگارش قرار می دادند.

به زبان ساده اگر بخواهیم بگوییم رمانتیسم ، همان ادبیات عاشقانه است که در هر دوره ی تاریخی از ادبیات ویژگی های خاص خودش را داشته است و افراد بسیاری از آن تعریف های گوناگون داشته است. اما در همه ی این گونه از ادبیات ها آنچه که مشترک است ، مسئله ی عشق و ازدواج است.

گستره ی دیگری از نقد این اثر را می توان به حدیث نفس نویسنده مربوط دانست . به جرئت می توان گفت که بیش از نود درصد آثاری که نویسندگان دنیا در حوزه ی ادبیات داستانی می نویسند ، یک حدیث نفس است.

دانلود رایگان کتاب بلندی های بادگیر ترجمه رضا رضایی

 از کتاب بلندی های بادگیر، ترجمه های زیادی از مترجم های مختلف که توسط انتشارات متفاوت منتشر شده است، در بازار وجود دارد. از این ترجمه ها می توان به موارد زیر که در فراکتاب نیز موجود می باشد، می توان اشاره کرد:

علی اصغر بهرام بیگی، نگار غلامپور، رضا رضایی، نوشین ابراهیمی، سعیدا زندیان و پرویز پژواک

دانلود کتاب بلندی های بادگیر pdf

مشخصات رمان بلندی های بادگیر را در جدول زیر مشاهده می‌کنید:

مشخصات
ناشر: روزگار
نویسنده: امیلی برونته
مترجم: نگار غلامپور
تعداد صفحه: 368
موضوع: رمان خارجی
قالب: الکترونیک

سال نشر :
1384
صفحات کتاب :
368
کنگره :
8 1384 ب 487 ب/ PZ 3
دیویی :
833/8
کتابشناسی ملی :
46747- 84 م
شابک :
3- 101- 374- 978-964

کتاب های مشابه بلندی های بادگیر