نظر شما چیست؟
کتاب علی اکبر دو ساله به قلم مجید مظهر صفاری، دومین جلد از مجموعه گنجینه خاطرات دفاع مقدس، حوادث و خاطرات هشت سال دفاع مقدس را با بیانی شیوا به تصویر می کشد.

این کتاب به همت دانشجویان کلاس درس دفاع مقدس این نویسنده، جمع آوری شده و در اختیار دوست داران ادبیات پایداری، دفاع مقدس و خاطرات شهدا و رزمندگان جنگ تحمیلی قرار گرفته است.

در بخشی از کتاب علی اکبر دو ساله می خوانیم:

رستم سوادی که گلوله های دشمن و تیر و ترکش ها را به بازی می گرفت در عملیات بیت المقدس 2 در منطقه عملیاتی ماووت عراق در ارتفاعات 3000 متری گامیش به شهادت رسید (سال 1366). ایشان قبل از عملیات، نحوه شهادت خود را با ما این گونه بیان می کرد: برادران! من در این عملیات به شهادت خواهم رسید برای همین مرا دعا کنید و از روی نعش من بگذرید و به عملیات خود ادامه دهید تا به اهداف از پیش تعیین شده برسید.

او حتی به صورت نمایشی هم نحوه ی زخمی شدن خود را این گونه شرح می داد: برادران! خمپاره می افتد مقابل ما و ترکش خمپاره به ناحیه شکم من اصابت می کند و من مجروح می شوم. برادر نجفی سر مرا روی زانوی خود می گذارد و مرا نوازش می کند. اما شما لطف کنید مرا رها کنید و به راه خود ادامه دهید.

ایشان همان طور که گفته بودند و نحوه ی شهادت خود را شرح داده بودند؛ شهید شدند. قبل از عملیات اظهار داشت: من امام حسین (ع) و یاران او را در خواب دیده ام و حتماً در این عملیات شهید خواهم شد.

ایشان از لحاظ علمی، خیلی آدم قوی بودند. در محاسبات ریاضی مثل کامپیوتر عمل می کردند. اگر جمع دو عدد سه رقمی یا چهار رقمی را به او می دادید، بعداز مکثی کوتاه جوابش را می داد. بعد که حساب می کردیم جواب همان می شد که او گفته بود. ایشان خیلی آدم شوخ طبعی بودند. سعی می کردند رزمند ه ها را بخندانند. دلشان را شاد کنند. هر موقع بچه ها به عللی مثل دوری از خانواده، گرفته می شدند؛ یک اداهایی در می آوردند و شور و نشاط خاصی به همه می دادند.

می توانم ادعا کنم که شهید رستم سوادی جزو افراد نادری بودند که همه ی حرکات و سکنات او درس آموز و الگو بود.
صفحات کتاب :
130
کنگره :
DSR1628‏‫‭/م6ع8 1397
دیویی :
955/08430922
کتابشناسی ملی :
5166644
شابک :
978-600-331-467-2
سال نشر :
1397

کتاب های مشابه علی اکبر دو ساله