امتیاز
5 / 0.0
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
190,000
نظر شما چیست؟
یک ماهی دودی به جهت تزیین با نخی جلوی پیشخوان تریا آویزان شده است. عاشق که ویلون زن و صحنه گردان متن قصۀ نمایش است. در مجاورت ماهی دودی روی یک صندلی نشسته است.

میزی در میان میزهای تریا با لایه ای زرد رنگ مجزا و شاخص تر دیده می شود. بر روی صندلی همان میز آرزو دختر جوان دانشجو و دکتر مبرهنگ لوله مانی به نوشته های پوشه ای زرد رنگ خیره و متفکر مانده است ...

پزی به غیر از حاضرین و تماشاچی در تریا دارد.
منوچهر با لباس و گریم نیم قرن پیش از این، در حالیکه کرواتی زرد رنگ و کلاهی گرد و پردار به سرش گذاشته است با کیف دستی نسبتاً بزرگی در وردیه تریا با پز مخصوص خودش مکث کرده و حاضرین را برانداز می کند

عاشق، اعلام ورود منوچهر را در شور ویلون خود خبر می دهد/ اصغر آقا، مدیر تریا ،اعلام ورود می کند ...
اصغر [خطاب] جناب سرگی کنستانتین، منوچهر گلاب دره ای [محاوره ساده] بازم اومد!
صفحات کتاب :
229
کنگره :
PIR8354
دیویی :
8‮فا‬2/62
کتابشناسی ملی :
5745206
شابک :
978-600-326-437-3‮‬
سال نشر :
1398

کتاب های مشابه سنگی بر سنگ