امتیاز
5 / 0.0
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
60,000
خرید
80,000
10%
72,000
نظر شما چیست؟

معرفی کتاب هیولای اسب سوار

کتاب هیولای اسب سوار، اثر مجید ملامحمدی؛ با تسلط به منابع دینی قصد دارد مصداق‌هایی را از جمله مرتبه والای حضرت علی، بت‌شکنی ایشان، فداکاری حضرت علی در لیله‌المبیت، حمایت ایشان از پیامبر در جریان سنگ‌پرانی به رسول خدا، انفاق حضرت هنگام رکوع نماز، تخریب مسجد ضرار و مهم‌تر از همه مسئله جانشینی ایشان و ماجرای غدیر خم را بیان کند تا از این طریق واقعیت‌هایی از حقانیت امام علی را برای مخاطب نوجوان دغدغه‌مند به مسائل مذهبی نمایان سازد.

گزیده کتاب هیولای اسب سوار

هنوز بیابان بود و من سوار بر شترم حمار بودم. انگار قرار نبود ما به این زودی‌ها مدینه را ببینیم. کاش جاده مثل گلیم درازی بود که راحت لوله می‌شد و ما زودتر به مقصدمان می‌رسیدیم. من یک عیبی که داشتم، این بود که توی این مسیرها و سفرها، زیاد به فکر فرو می‌رفتم.

اصلاً سرم انباشته از فکر و خیال می‌شد و فکر و حواسم، هزار راه می‌رفت. خصلت خوب یا بد، نمی‌دانم کدام یک بود. هنوز از فکر قبلی خلاص نشده، می‌رفتم به فکر تازه و جدید. مثل حالا که دوباره یاد کسانی افتاده بودم که رفتنم به مدینه، به خاطر آ ن‌ها بود: محمد، علی... . کاش اسبی تندرو داشتم و زودتر به مدینه می‌رسیدم. اسبی که مردی خشمگین روی آن سوار بود و آن مرد من بودم که قرار بود مثل هیولایی شجاع وارد مدینه شود و به خواست‌هاش برسد. من مثلاً مسلمان بودم، اما این مسلمانی برایم سود و منفعتی نداشت. یک وق ه‌ایی وبال گردنم بود. بود و نبودش برایم فرقی نداشت.

صدایی در گوشم زنگ انداخت. در آن بر و بیابان، آن صدا از چه کسی بود؟ خوب در فکر شدم و در سکوت وهم‌آمیز بیابان، گفتم شاید کسی دارد صدایم می‌زند. در آن دور و اطراف کسی نبود. حتی جنبنده‌ای هم دیده نمی‌شد. دوباره آن صدا در گوشم پیچید. صدای رسول خدا بود. صدایش به من آرامش می‌داد. به همه‌ی عرب‌ها آرامش می‌داد. حتی پیش از فتح مکه هم، از زبان بعضی از بت‌پرست‌ها شنیده بودم محمد که مرد امین مکه است، صدایی دوست داشتنی و دلنواز دارد. محال است کسی کنار او بنشیند و آن صدای مهربان با او حرف بزند، اما بر او تأثیری نگذارد. این بود که در روزهای شروع اسلام، ابوسفیان و ابوجهل و بقیه‌ی ارباب‌های مکه، تا می‌توانستند نمی‌گذاشتند از ما عرب‌ها کسی با محمد هم‌سخن شود. هم آیه‌های قرآنی محمد عجیب بود، هم رفتار و اخلاق و صدای خود او. از حق نباید گذشت که علی هم دست کمی از او نداشت. انگار همه‌ی خلق‌وخو و رفتار و صدای محمد را به او داده بودند؛ اما من با علی هیچ وقت نمی‌خواستم روبه‌رو شوم. من نسبت به او کینه داشتم؛ یکی از دلایل این کینه، حسادت بسیار من به او بود.. .

کنگره :
‏‫‬‭‭PIR۸۲۲۳‬
دیویی :
‏‫‬‭‭[ج]۸‮فا‬۳/۶۲‬
کتابشناسی ملی :
۹۰۹۶۵۶۱
شابک :
978-964-02-3598-0
سال نشر :
1401
صفحات کتاب :
211

کتاب های مشابه هیولای اسب سوار